نرخ تمام شده کالا چه اهمیتی در صادرات دارد ؟ زمانی که با مشتریتان وارد مذاکره میشوید ، مهمترین قسمت کار این است که بتوانید نرخ تمام شده کالا برای ارسال را به مشتریتان اعلام کنید ، یعنی اینکه من اگر کالا را بصورت قیمت در کارخانه در زمینه صادرات اعلام کنم، مشتری من نمیتواند به صورت دقیق متوجه شود برای صادرات این کالا تا رسیدن به مقصد چه هزینه های دیگری باید پرداخت کند.
چون قسمت عمده کارهایش تا زمانی که به اسکله یا محل خروجی یا اصطلاحا پورت خروجی کشور می رسد این فاصله هزینه های داخلی دارد یعنی لوکال های پردختی ، پرداخت های لوکالی دارد ، مثلا مثل تریلی، کارگر، انبار، بارگیری، گمرک و امثال اینها و مشتری ما وارد این پروسه نمیشود و در دنیای امروز کسی که به عنوان واردکننده است، یعنی کسانی که مشتری ما میتوانند باشند وارد کننده هستند، کسانی که بعنوان واردکننده هستند خودشان را درگیر این چالشها نمی خواهند بکنند، انرژی زیادی میگیرد، زمان زیادی میگیرد.
یکی از علتهایی که ما در بازار ایران نتوانستیم در بحث صادرات خوب رشد کنیم بخاطر این است که زمانی که از مشتری از ما قیمت میخواهد، قیمت تمام شده ی درستی به اون اعلام نمی کنیم ، می گوییم اقا قیمت در کارخانه اینقدر است ، همین الان هم اگر با تمام کارخانه های کشور تماس بگیرید قیمت FOB کالایشان را به ازای هر واحد در مبدا در واقع در بندرعباس مثلا بگوییم ، حالا معروف ترین پورت حالا بماند که مثلا پورت انزلی هم نمیتوانند همینطور قیمت دهند، پورتهای مختلف کشور اصلا نمی توانند قیمت دهند و چون تمرکزی روی این موضوع نداشتند، و اصلا توجهی به بحث صادرات هم متاسفانه ندارند، قیمت نمی توانند بدهند، اقا شما مثلا برفرض این قوطی رب ، هر قوطی قیمت FOB ما چقدر در می آید؟
این مثلا ساعت دیواری ، هر عدد ساعت دیواری قیمت FOB آن چند در می آید؟ این صندلی قیمت FOB آن چند در می آید؟ یعنی قیمتش در محلی که درواقع کالا را در بندرعباس بعد از اسکله یعنی در زمان بارگیری روی عرشه کشتی بخواهیم تحویل بگیریم .
امروز میخواهم در مورد نرخ تمام شده کالا بصورت FOB صحبت کنیم .خود FOB را خیلی نمیخواهم شرح دهم که چه چیزی است ، و مختصر اینطور بگم که FOB یعنی روی ان برد ، یعنی تحویل بصورت روی عرشه کشتی، و با این شرایط که من کالا را بفرستم ، گمرک ایران را رد کنم و هزینه و انجام کار بارگیری بر روی کشتی هم انجام بدهم . یعنی تا کالا روی کشتی می رود من انجام دهم . تنها چیزی که پرداخت نمی کنم کرایه حمله کشتی است ، یعنی همه کارها تا زمانی که بخواهد کرایه حمل پرداخت شود با ما هست .
مثلا شما فرض کنید یک کسی از شما کالایی از بازار داخلی میخرد ، شما میگویید من برایت ارسال میکنم ، میگوید چقدر است؟ می گویید من کالا را تا سوار ماشین کنم ، بارگیری کنم، بسته بندی کنم، تحویل بدهم میشود فلان عدد. اما کرایه حمل با شما نیست ، تفاوتش در همین است یعنی تفاوت FOB و CFR و CIF ، حالا در ترم ها دیگر مثل در همین است که کرایه حمل ندارد .
FOB در دریایی فقط استفاده میشود اگر زمینی باشد ادبیات دیگری دارد .
حالا البته بعضی از دوستان در نرخ تمام شده کالا ، FOB را در زمینه های دیگر استفاده می کنند، یک وقتی مثلا کالایی ممکن است هوایی باشد ، مشتری FOB فکر نکنید شما دارد غلط می گوید ، نه، این ادبیات جا افتاده برای او و منظورش همین است که مثلا میگوید که بعد از گمرک چطور تحویل دهم. اما اصل FOB این است که به صورت دریایی باید خدمات ارائه شود.
هزینه ها را به ترتیب می گویم، خوب گوش کنید خوب یادداشت کنید ، سعی کنید به ازای هر کالایی که دارید ، قیمت تمام شده اف اُ بی اش را درست حساب کنید . اینها را میگویم دقت کنید:
اول از همه کالا برای ارسال و صادرات نیازمند بسته بندی است ، بسته بندی کالا هزینه هایش باید حساب شود یعنی چی؟ یک قسمت بسته بندی عمومی کالاست یک قسمت ممکن است روی پالتی بگذارید ، داخل یک جعبه خاص دیگری بگذارید ، که در حین حمل و نقل در یک کانتینر یا تریلی ، آسیب نبیند ، دریایی کانتینر ، زمینی تریلی ، آسیب نبیند .
معمولا پالت است بعضی ها پالت باکس است ، حالا این تخته های چوبی که کالاها را رویش می چینند و با تسمه می بنند و یا با پلاستیک می بندند ، بعد جنس های پالت فرق می کنند. پالت باکس همان پالت است اما دور و برش دیواره هایی دارد که پالت بعدی که اگر بخواهد رویش قرار بگیرد پالت پایینی را فشار نیاورد .
یعنی در واقع یک باکس است حالا پالت ها بخاطر اینکه توانمندی تحمل وزن بیشتری دارند و نوع جنسشان، ابعادشان متفاوت است ،معمولا پالت ها ۱*۲۰ یا 1 و 20 در 1 و 20 است معمولا یک چنین ابعادی دارند معمولا پالت ها .
هزینه های مختلفی دارد بسته بندی ، پس باید حساب کنید کالای من اگر بخواهد آماده صادرات بشود چه هزینه های بسته بندی دارد. بعضی از کالاها ممکن است پالت نخواهد و ممکن است در کیسه بریزند، در جامبوبگ بریزند ، جامبوبگ کیسه های بزرگی که مثلا از سیصد کیلویی داریم تا جامبوبگ دو تنی. حالا یا بزرگتر یا کمتر. در این کیسه هست میتوانند به هر نحوی که لازم باشد بدوزند. در ابعاد مختلف.
نهایتا .. پس یک بسته بندی داریم، یک بسته بندی است ، نکته اول بسته بندی است ، بسته بندی کالا.
دو ، این کالا در کارخانه تولید میشود ، کارخانه دار باید این کالا را روی تریلی بارگیری کند ، یک هزینه ای ممکن است بابت این بارگیری بگیرد ، ممکن است نگیرد ، حالا ما چون اصطلاحا میگویند بارگیری بر داخل تریلی وظیفه و هزینه اش با چه کسی است؟ با کسی که به صورت FOB میخرد ، یعنی شما که دارید میفروشید باید انجام دهید ، هزینه ها را پس حساب می کنید. دوم شد چی؟
بارگیری در تریلی در کارخانه. مثلا در انبار کارخانه هست شما باید اینها را روی تریلی بارگیری کنید . یک هزینه هایی دارد. معمولا کارخانه دارهای ما این هزینه ها را نمی گیرند ، ولی مِن باب اطلاعاتان می گویم که بدانید که اینها جزو هزینه هایش است .
سه، خود آن تریلی هم که بار زد ، تا ببرد تا بندرعباس، تا ببرد تا بندر امیرآباد ، تا هر جا که پورت خروجی اصطلاحا باشد که اگر فایل صوتی پورت ها را خوب گوش کرده باشید، متوجه می شوید. پورت خروجی یعنی از محلی که بارگیری می شود تا محلی که تخلیه شود، کجا؟
پورت های خروجی. میرسد بندرعباس. پس چه شد؟ یک کرایه تریلی داریم حالا ۱۰ میلیون، ۲۰ میلیون، ۵۰میلیون، هر عددی که باشد. بستگی دارد کالای شما با چه حجمی باشد . شما فرض کنید یک تریلی کامل را پر کردید نگویید مثلا من صدتا از این، نصف تریلی را بخواهم ، نه ، یک تریلی کامل.
فقط نکته ای که وجود دارد، در این تریلی کاملی که شما پر کردید، ماکزیمم ۲۰ تن میتوان بارگیری کرد و از نظر حجمی هم، یک کانتینری که طولش ۱۲ متر هست بیشتر نمیتوان بارگیری کرد، یعنی خود ان تریلی. اصطلاحا تریلی اندازه دو تا کانتینر ۲۰ فوت، اندازه یک کانتینر ۴۰ فوت پهنا می گیرد.
پس شما فرض میکنید یک تریلی را من پر از بار کردم از این کالا، فقط همین یک دانه هست ، چیز دیگری نیست، نمیخواهم حالا مخلوط کنیم با هم دیگر ، چون اگر مخلوط کنیم داستان محاسباتش فرق می کند.
پس شما میگویید خب بله من این کالا را بسته بندی کردم، بارگیری کردم در تریلی و تریلی برد این را تا بندرعباس.
نکته چهارم، هزینه های بندری است ، یعنی از زمانی که تریلی میرسد در بندر ، تا زمانی که داخل آن کانتینری میخواهد این را حمل کند، قرار بگیرد، هزینه هایی دارد .
قبض انبار اصطلاحا یک هزینه است ، همانطور که می دانید مثلا یک قبض انبار استفاده کنید ، اول از همه درب گمرک تا میرسید میگویید سلام علیکم از شما بابت قبض باسکول یک پولی می گیرند و تمبر و هزینه های مختلف، بیمه و چیزهای مختلف می گیرند که حالا ممکن است از چند صدهزار تومان تا چند میلیون تومان هزینه داشته باشد، این هزینه ها را باید از یک شرکت ترخیص کار بپرسید.
قسمت اول که برای بارگیری و قسمت بسته بندی، این را با کارخانه باید ببندید یا تولیدکننده، اما قسمت دوم با یک شرکت حمل و نقل ،قسمت سوم در واقع بارگیری و حمل از محل تولید تا پورت های خروجی یا همان بندرعباس یا هر جایی که فرض کنید ، از شرکت های حمل و نقل زمینی یعنی هر شرکتی که کار تریلی می کند، خود ان کارخانه هم اشنا دارد، قسمت چهارم که هزینه های بندری و گمرکی… هزینه های گمرکی درواقع هست.
اصطلاحا می گویند هزینه های استاپینگ، بارچینی، یعنی کالا داخل کانتینر خالی گذاشته می شود ، کانتینر خالی از جای دیگر باید بیاید جرثقیل ان را بگذارد، بردارد، کارگر ان را پر کند، در مواقعی اصطلاحا می گویند لاشینگ دارد یا اینکه تخته هایی چیزی داخل آن میگذارند تا این کالا آسیب نبیند، کنترل شود ، مهار شود، همه اینها هزینه های دارد، گفتم، از چند صدهزار تومان تا چند میلیون تومان ممکن است هزینه شود برای شما.
خب این هزینه ها را هم داریم، اینها را باید از چند شرکت ترخیص کار بپرسیم ، ترخیص کاران همه این قیمتها را دارند ، با توجه به این باید از انها قیمت بگیریم . همه این کارها که انجام شد یک انجام عملیات گمرکی یا اظهار کارت بازرگانی ، اگر خود کارخانه کارت بازرگانی داشته باشد که در این مرحله شما هزینه ای برای کارت بازرگانی ندارید ، اگر کارخانه کارت بازرگانی نداشته باشد خودتان داشته باشید باز هم هزینه ای ندارید.
اگر خودتان و کارخانه نداشته باشند باید تاجری پیدا کنید که این کار را بپذیرد و انجام دهد ، ممکن است بابت این کار از شما دستمزدی بگیرد حالا هر عددی ، قبلا خب برای اینکه تعهد ارزی وجود نداشت، کسانی که کارت بازرگانی داشتند از خداشان بود ، مجانی هم این کار را انجام می دادند، اما خب الان یک مقدار داستانهایشان فرق کرده .
پس عملا شما در این مرحله یک سری کارهایی انجام می دهید ، عملیاتی انجام می دهید که کالا آماده شود داخل کانتینر ، چیده شود، مرتب شود و بعد از اینکه این چیدمان و بسته بندی و گذاشتن داخل کانتینر تمام شد، و انجام کارهای گمرکی ان هم توسط کارت بازرگانی خودتان، کارخانه یا شخص دیگری که تمایل داشت این کار را برایتان انجام بدهد، انجام شد ، حالا یک هزینه دیگر هم داریم به اسم هزینه T.H.C, terminal handeling charge.
این terminal handeling charge یعنی در واقع گذاشتن هزینه امور بندری. اینکه کانتینر را برمیدارم میگذارم روی عرشه کشتی، اخرین هزینه ای است که شما پرداخت می کنید .
پس ما یک بار نرخ تمام شده کالا را مرور مختصر می کنیم.
در نرخ تمام شده کالا شما یک هزینه بسته بندی دارید ، یک هزینه بارگیری داخل تریلی دارید، یک هزینه ارسال تریلی تا بندر دارید ، یک هزینه انجام امور استاپینگ و بارچینی و امثال اینها دارید، یک هزینه کارت بازرگانی دارید اگر نداشتید، و یک هزینه T.H.C. حالا T.H.C هر کانتینری فرق می کند، نرخ هایش متفاوت است تا پارسال مثلا یک کانتینر ۲۰ فوت ۱۷۰ و خورده ای تا مثلا 70-16۰ دلار بود و کانتینر ۴۰ فوت ۲۵۰-۶۰ دلار بود.
حالا رقم هایش ممکن است کم و زیاد شده باشد ، من استعلام نگرفتم که الان هزینه هایش چقدر است . جمع تمام این هزینه ها را به دلار بدست میاورید مثلا میشود هزینه کانتینر شما، کل اون یک دانه تریلی که بار زدید شده است و کلیت را بار زدید مثلا هزینه هایش به دلار مثلا حساب کنید شده ده هزار دلار. خب حالا این دلار را تقسیم می کنیم بر تعدادی که داخل ان تریلی هست.
مثلا میگوییم صد عدد از این کالا داخل تریلی است یا می گوییم من مثلا در این کالا ۲۰ تن باگیری کردم یعنی ۲۰هزار کیلو بارگیری کردم، عددش برفرض درآمده ده هزار دلار، ده هزار دلار را تقسیم می کنید بر بیست هزار کیلو یا اگر صد عدد است تقسیم می کنید بر صد عدد، یعنی می گویید به ازای هر عدد چقدر، داخل این کانتینر به ازای هر دانه ای چقدر هزینه خورده.
هر عددی که در نرخ تمام شده کالا بدست امد ، یک دلار، ده دلار، صد دلار، هزار دلار به ازای هر عدد از کالاها، یا هر کیلو، هر جور واحدش است، هر جین ، هر جفت ، بستگی دارد ، مثلا کفش را می گویید هر جفت ، تقسیم می کنید چند جفت داخل این تریلی هست؟ هزار جفت مثلا داخل این تریلی هست . همینطور تقسیم می کنید، یک عددی به دست می اید ، یک دلار، دو دلار، ده دلار، صد دلار، ممکن است حتی به سنت هم حساب شود مثلا ده سنت، یک سنت، پنج سنت، هر عددی..
این عدد را به اضافه قیمت کالایتان می کند، قیمت کالای شما هر روز هر عددی هست مثلا بر فرض قیمت کالایتان امروز به دلار تبدیل می کنید ، عددش را می گویید درب کارخانه قیمت کالاست مثلا پنج دلار، هزینه اف اُ بی کردن این کالا هم با این مشخصات و وزن، تا مثلا اسکله تا مثلا بندرعباس، هزینه اش هست به ازای هر جفت، هر عدد، هر کیلو، هر تن مثلا هر چیزی هست، یک دلار، ده دلار، صد دلار اضافه میکنم به این عدد، و قیمت FOB شما محاسبه می شود، این دیگر حداقل قیمت دادن است، گرچه ادبیات براساس قیمت CIF یا CFR ، بهترین عدد است . FOB ضعیف ترین مدل است ولی حداقل است یعنی کمتر از FOB بخواهید به مشتری قیمت دهید ، خیلی کار سخت می شود .
معمولا کالاهایی را FOB شان را خیلی درگیر نمی شویم که قیمت و ارزش کالا اینقدر زیاد هست که هزینه های ارسال و باربری در ان دیده نمی شود، مثلا ارزش کالا بالای چند صد هزار دلار است و ارسال کالا چند هزار دلار بیشتر هزینه ندارد ، شما چه می گویید؟
مثلا یکی دو درصد من .. چون در کالا مثلا ده درصد سود میکنم یکی دو درصد هم هزینه هایش میشود، اصلا درگیرش نمی شوم، یک قیمتی به مشتری می دهید و هزینه ها را خودتان می پذیرید که مشتریتان هم راضی تر باشد، اما در مواقعی یا کالاهایی که تنوعشان خیلی زیاد است، نمی توانید همه را حساب کنید، حال و حوصله ان را ندارید، مجبور می شوید پول قیمت درب کارخانه را بدهید تا بعد قیمت های FOB و هزینه های دیگر ان را محاسبه کنید و بعد قیمت تمام شده را به او اعلام کنید.
امیدوارم که این اموزش نرخ تمام شده کالا برای شما مفید و موثر واقع شده باشد، سوالی اگر داشتید از طریق مسیرهای ارتباطی،بفرستید تا به شما جواب دهیم: